دکتر سعید ممتازی، رواندرمانگر و مشاور* – ونکوور
١- خودکشى یکى از علل مهم مرگ در همهٔ جوامع است که بهدلیل اهمیت آن و با توجه به اینکه تا حد زیادى قابل پیشگیرى است، بیشتر مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است.
خودکشی جزو اصلیترین دلایل در آمار مرگومیر جهانی بهشمار میرود. بنا بر آمار سازمان جهانى بهداشت، بعد از حوادث، دومین علت مرگ در نوجوانان و جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله، خودکشی است. با توجه به اینکه خودکشی امری قابل پیشگیری است، این سازمان از دولتهای همهٔ کشورها خواسته است در برنامههای ملی خودشان، راهکارهای علمى را برای تأمین سلامت روانی آحاد جامعه و پیشگیرى از خودکشى در نظر بگیرند. دسترسی آسان به سلاح گرم (مانند آمریکا) یا مواد شیمیایی مهلک مانند سموم دفع آفات گیاهى (مانند ایران)، از عوامل افزایش خودکشیهای موفق است. با توجه به اینکه حدود ٩۵ درصد از خودکشىهای منجر به مرگ در اثر بیمارىهای عصبى-روانى، بهویژه بیمارى افسردگى، رخ میدهد، تشخیص و درمان این بیمارى و همچنین دقت کارکنان خدمات بهداشتى-درمانى و عموم مردم براى یافتن نشانههایى از میل و فکر خودکشى مهم است.
٢- چند سالى است که روز دهم سپتامبر به عنوان «روز جهانى پیشگیرى از خودکشى» اعلام شده است و در این روز براى آگاهسازى عموم مردم، برنامههایی در نقاط مختلف جهان از جمله در کانادا برگزار میشود. امسال خانم جودی دارسی، وزیر بهداشت روان و اعتیاد استان بریتیش کلمبیا، در بیانیهای که در این روز صادر کرد، گفت: «همین امروز حدود ١١ نفر در کانادا با خودکشى به زندگی خود پایان میدهند. هر ساله در بریتیش کلمبیا، بیش از ۵٠٠ نفر، که سه چهارم آنها مرد هستند، خودکشى میکنند. خودکشی دومین عامل اصلی مرگومیر، در اواخر نوجوانى و اوایل جوانى است. مرگ این جوانان نهتنها خانوادهها ودوستدارانشان، بله کل اجتماع را با غمى ویرانگر، تحت تأثیر قرار میدهد.»
شعار سال ٢٠١٩ براى این روز چنین است: «چند دقیقه وقت بگذار؛ یک زندگى را نجات بده».
٣- امسال، درست یک روز پیش از «روز جهانى پیشگیرى از خودکشى»، مرگ سحر خدایارى که از چند روز پیش از آن به دنبال خودسوزى در مقابل دادگاه، در بیمارستان بسترى بود، موجى از اندوه و تأسف را در جامعهٔ ایران پدید آورد که با عنوان «دختر آبى» در رسانههای داخلى و خارجى به آن پرداخته شد.
خواهر سحر ماجرا را چنین تعریف کرده بود: «آخر اسفندماه سال ٩٧ بود. بازی استقلالِ تهران و العین. خواهرم از قم که محل زندگى خانوادهٔ ماست برای دیدن بازی به تهران آمد. لباس مبدل هم پوشیده بود و کلاهگیس آبی و یک پالتوی بلند. وقتی مأموران قصد بازرسی بدنی او را برای ورود به استادیوم داشتند، او به آنها میگوید که دختر است تا به او دست نزنند. ما خانوادهای مذهبی هستیم. همانجا هم مأموران او را بازداشت میکنند. چهارشنبه بود که ما به دادسرای ارشاد رفتیم. بازپرس وثیقهٔ ۵٠ میلیون تومانی تعیین کرد. اما این پول نقد را همراه نداشتیم. فردای آن روز یعنی پنجشنبه پول را به حساب واریز کردیم. اما دیگر دیر شده بود و خواهرم تا روز شنبه در زندان بود. روز شنبه او را با وثیقه آزاد کردیم. اما رفتارش تغییر کرده بود. خیلی ناراحت و گوشهگیر شده بود. البته خواهرم سابقهٔ بیماری روانی (اختلال دوقطبی) داشت. ما اینها را هم به دادیار گفتیم. اما فایدهای نداشت. تا اینکه چند هفته بعد برای گرفتن گوشی موبایلش به دادسرای ارشاد مراجعه کرد. مثل اینکه آنجا از کسی شنیده بود که باید ۶ ماهی زندانی شود. همین حال او را بدتر کرد. به ما اطلاع دادند پرونده به دادگاه انقلاب رفته است. آنجا هم قاضی پرونده مرخصی بود و بعد هم این اتفاق افتاد. او لیسانس مترجمی زبان داشت و عاشق فوتبال و تیم استقلال بود. همیشه دوست داشت که بازی فوتبال را از نزدیک تماشا کند. اما آن روز برای نخستین بار بود که به استادیوم میرفت.»
براى من بهعنوان روانپزشک سه نکته در این پرونده دردناک حائز اهمیت است: نخست اینکه نباید با قهرمانسازى از اقدام به خودکشى، زمینهای براى الگوبردارى نوجوانان و جوانان دیگر فراهم کنیم، بلکه بدانیم با وجود فشارهاى زیاد، راههای دیگرى را میتوان براى اعتراض جستوجو کرد. حتى اگر شب تلخ و تاریک اجتماع با جان باختن سحر به صبح برسد، جان لطیف او و هر انسانى بهایى گزاف، براى این نتیجه است. دوم اینکه وجود ستم اجتماعى مضاعف و تبعیضهایی که به دختران تحمیل میشود در سلامت روانى آنان تأثیر مخربى بر جاى میگذارد و حاکمان هر جامعه موظفاند با زدودن این عوامل مخرب، شرایط بالندگى و زندگى شاد را براى همهٔ جوانان و بهویژه دختران فراهم کنند، نه اینکه مانعى بر سر راه زندگى سالم آنان باشند. و سوم آنکه همیشه باید ظرفیت افراد را براى تحمل استرس در نظر گرفت. بازداشت یک دختر جوان و تحصیلکرده بدون سابقهٔ کیفرى، توقیف گوشى موبایل و تعیین وثیقهٔ سنگین، عدم توجه به سابقهٔ ناراحتى روانى وى، همه همان خطاهایى است که در شعار امسال روز جهانى پیشگیرى از خودکشى «چند دقیقه وقت بگذار، یک زندگى را نجات بده» نهفته است. شایسته است در هر برخورد انسانى، آسیبپذیرى احتمالى طرف مقابل را در نظر بگیریم.
۴- امسال همچون سالهای گذشته گروه Mysterious Barricades ( بهمعنى موانع اسرارآمیز) در سرتاسر کانادا کنسرتهایی براى آگاهسازى و پیشگیرى از خودکشى برگزار کردند. کنسرت ونکوور در تالار دانشکدهٔ موسیقى دانشگاه UBC در شامگاه بارانى شنبه چهاردهم سپتامبر برگزار شد. در خلال این کنسرت، آقاى سانتا اونو رئیس این دانشگاه که خود همچون سال گذشته در بخشى از کنسرت، اوپوسى از شومان را با ویولن سل نواخت، توجه شرکتکنندگان را به اهمیت بهداشت روان در زندگى جوانان جلب کرد و گفت ضرورى است علاوه بر فراهم کردن شرایط زندگى شاد و پرامید براى جوانان، کمکها و اقدامات لازم براى پیشگیرى از خودکشى و کمک به بازماندگان از خودکشى را وظیفهٔ خود بدانیم. او همچنین تأکید کرد لازم است انگ و محدودیت سخن گفتن از خودکشى برداشته شود تا کمک گرفتن براى افرادِ در معرض خودکشى آسانتر شود.
سانتا اونو که خود مدیری برجسته و پژوهشگری شناختهشده در علوم پزشکى است، در ونکوور متولد شده و در سالهاى قبل اولین رئیس آسیایىتبار دانشگاه سین سیناتى در آمریکا بوده است. او از پیشگامان حمایت از بهداشت روان و انگزدایى از مشکلات روانپزشکى است و پیش از این در مورد بیمارى افسردگى خودش و اینکه در دو دوره در نوجوانى و اوایل جوانى فکر خودکشى داشته، سخن گفته است.
*دکتراى تخصصى از ایران، فلوشیپ، گواهینامهٔ مشاوره و گواهینامهٔ مطالعات الکل و مواد مخدر از دانشگاه UCLA، گواهینامهٔ مصاحبهٔ انگیزشی و Award of Achievement از دانشگاه UBC